سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز در این مطلب میخواهیم به توضیحاتی چند در موضوع بازاریابی محتوا بپردازیم.
چندی پیش در جلسه ای برخوردی با عده ای از افرادی که به تازگی کسب و کاری را شروع کرده اند داشتم ، موضوع کسب و کار آنها با هم بسیار متفاوت بود ولی در یک چیز همگی تفاهم داشتند و آن هم استفاده همه ی آنها از فضای مجازی بود .به اتفاق می توان گفت که همگی در شبکه های اجتماعی فعالبت داشتند برخی نیز فعالیتشان را گسترده تر کرده بودند و وب سایت هایی را نیز ایجاد کرده بودند .
اتفاقی که برای همگی این افراد افتاده بود این بود که مطالبشان بازدید مناسبی را نداشت. ولی چرا ؟ گله ای که همگی آنها داشتند این بود که این اتفاق یا وجود فعالیت گسترده آنها در این زمینه رخ داده بود.
پست های وبلاگ آنها بازدید و ترافیک زیادی ندارد. خبرنامه های ایمیل آنها توسط هیچکس باز نمی شود. حتی مشتری های شان هم در شبکه های اجتماعی آنها را نادیده می گیرند. اینکه خودشان را در صفحه ی اول موتورهای جستجو ببینند واقعاً برایشان غیرقابل باور است!
تغییر
تصمیم گرفتم یکی از نکاتی که در موضوع بازاریابی محتوا وجود دارد را برایشان مطرح کنم ، راهی که به ذهنم رسید ای بود که مسیر حرکتشان در این فضا را تغییر دهم ، برای رسیدن به این نتیجه از آنها یک سوال پرسیدم:
“آیا محتوایی که شما در حال ایجاد و توزیع برای مشتریان خود هستید با هر چیز دیگری متفاوت است؟”
پس از این شنیدن این سوال همگی به فکر فرو رفتند و اتاق در سکوت فرو رفت. دو باره سوالم را مطرح کردم.
“آیا محتوایی که شما در حال ایجاد و توزیع برای مشتریان خود هستید با هر چیز دیگری متفاوت است؟”
پس از چندی که با تک تک آنها به صحبت نشستم و در انتها متوجه شدم تعداد زیادی مطالب خوبی قرار می دهند ولی مشکل این مطالب در این بود که شاید 100 مرتبه در وب سایت ها یا شبکه های اجتماعی تکرار شده بود . بسیاری هم بر این این تفکر بودند که می بایست حق کپی رایت را رعایت کرد وبه همین دلیل کپی نمی کردند . در بین این افراد تنها گروهی که تفکر درستی داشتند همین گروه از افراد بودند . زیرا الگوریتم های گوگل این عمل را چک و اگر مطلب را از جایی کپی کرده باشید بر روی سئو شما تاثیر می گذارند البته بحث سئو فقط در مورد وب سایت هاست در مورد شبکه های اجتماعی نیز وقتی شما مرتبا در حال کپی کاری باشید از آنجایی که کسب و کار شما ، نوپاست کاربر آن شبکه ای را که قویتر و قدیمیتر است را رها نمی کند تا همان مطالب را در شبکه ای نوپا دنبال کند.ولی چرا این گروه از افراد نیز به نتیجه مطلوبی دست نیافته بودند؟
پس برای مبارزه در این رقابت سخت چه باید کرد؟
برای رفع این مشکلات که در رفتارمان نسبت به فضای مجازی در بازاریابی محتوا داریم نکاتی را می بایست در نظر بگیریم که در ادامه به آن ها می پردازیم.
نوسان محتوا
جایی در امتداد مسیر، فریب ابزارها را می خوریم و به آنچه ما را در بین آنها قرار داده، کمتر اهمیت می دهیم. دوستان، این از مواردی ست که باید تغییر کند.
از فرایند های مختلف در این زمینه ، مهم ترین گام، نوسان محتوا است.
نوسان محتوا نقطه ای است که در شبکه رقابت بسیار ناچیزی وجود دارد که در واقع به شما شانس مبارزه و پیشرفت و تبدیل شدن به یک مورد مناسب را می دهد. این مورد نه تنها شما را متفاوت نشان می دهد، بلکه آنچنان متفاوت است که باعث جلب توجه مخاطبانتان می شود. توجه مخاطبین به محتوای شما، پاداش شماست. نوسان محتوا چیزی است که شما را از دیگر افراد حاضر در حوزه ی بازار شما، متمایز می سازد. اندرو دیویس، نویسنده ی کتاب ( شرکت شهری) نوسان محتوا را “تله” می نامد- یک پیچ و تاب و ساده بر روی یک موضوع آشنا که برای به دام انداختن مخاطبان طراحی شده است. بدون “ایجاد نوسان” مطالب شما چیز متفاوتی برای عرضه نخواهد داشت، و محتوای تان در شلوغی ها ناپدید و فراموش خواهد شد.
نحوه ی ایجاد نوسان
هدف واقعی این داستان کوتاه این بود تا شما به این سؤال برسید – آیا محتوای من متفاوت است؟ اکثریت، احتمالاً بیش از ۹۹٪ از بازاریابان، محتوای متفاوتی ندارند. آنها چیز متفاوتی را عرضه نمی کنند.
پس اگر شما نیز مثل اکثر قالب هستید، سؤال بعدی این است:
“چگونه محتوا را متفاوت کنم؟”
سؤالی که باید قبل از ایجاد محتوا بپرسید این است:
” آیا محتوای ما نسبت به محتوای رقیب متفاوت است؟ “
حرف زدن درباره ی این موضوع از عمل کردن به آن راحت تر است، اما مطرح کردن عرضه ی یک موضع متفاوت و قانع کننده که نکات داده ای متفاوتی را در نظر دارد، امکان پذیر است. در اینجا به یکی از مواردی که می توان در نظر گرفت اشاره می کنیم :
مخاطبان : برای آنکه مخاطب کاملا به موضوعی که شما می گویید ربط داشته باشد، باید روی یک خواننده ی بسیار خاص تمرکز کنید. طبق گفته ی استیون کینگ می گوید در آن رایتینگ (On Writing) ، شما باید هر زمان که محتوایی می سازید ، درباره ی این فرد خاص فکر کنید.
و اما داستان ، داستان چه اهمیتی در طراحی سایت دارد؟
داستان
در همایش بازاریابی محتوا (Content Marketing) که در سال ۲۰۱۴ در آمریکا برگزار شد بخشی از سخنرانی مراسم بر عهده بازیگر مشهور امریکایی کوین اسپیسی بود که با سخنرانی خود حاضرین مراسم را به وجد آورد.او در این مراسم به معرفی عناصری که در داشتن یک داستان مناسب بسیار موثرند پرداخت که در ادامه به بیان این عناصر خواهیم پرداخت.
برای بیان یک داستان باید سه عنصر را در نظر گرفت که این عناصر در کنار هم باعث موفقیت محتوا میشوند.
اولین عنصر مهم در داستانسرایی اختلاف است. اختلاف باعث ایجاد تنش میشود و تنش مخاطب را درگیر داستان میکند. اختلاف یعنی تضاد بین چیزی که هستید و میخواهید باشید با چیزی که دیگران از شما انتظار دارند. داستانهای ما زمانی که ناگهانی تغییر میکنند بیشتر جذاب میشوند و در نهایت به موضوعی متفاوت و غیرقابل پیشبینی میرسیم.
دومین عنصر مهم در داستانسرایی صحت است. بازاریابان محتوا باید دقت کنند که در دام کلمات کلیدی و روشهای سریع برای بالا بردن رتبهبندی خود در موتورهای جستجو نیفتند. اگر شما با برند و کلام خود صادق باشید مطمئن باشید که مخاطبتان با هیجان و اشتیاق به شما پاسخ میدهند
سومین و مهمترین عنصر داستانسرایی مخاطب است. مهم نیست شما در چه شرایط و وضعیت مالی هستید یا چه شخصیتی هستید، مهم این است که مخاطبان شما از شما چه میخواهند. مخاطب به دنبال داستانی است که از آن لذت ببرد و بعد در مورد آن حرف بزند؛ در هنگام نوشیدن، در اتوبوس و … آن را برای دیگران تعریف کند. در بلاگ و توئیتر خود از آن داستان بنویسد و حتی یک صفحه هواداری برای آن درست کند. پس فقط کافی است که به مخاطب خوراک لازم را بدهید تا خودش بقیه کارها را انجام دهد
امیدوارم این نوشته مورد توجه شما واقع شود.
اگر به موضوع بازاریابی محتوا علاقه مند هستید مقاله های زیر را هم به شما پیشنهاد می کنم :